جزیره ایستر (در زبان پولینزیایی: راپا نوئی ("راپای بزرگ"))، (در اسپانیایی: Isla de Pascua) جزیرهای است در اقیانوس آرام جنوبی متعلق به کشور شیلی. این جزیره با اینکه ۳٬۵۱۵ کیلومتر (۲٬۱۸۵ مایل) در غرب خاک اصلی شیلی قرار گرفته اما استانی جدا از منطقه والپارائیسو (Valparaíso) شیلی بشمار میآید. نزدیکترین جزیره همسایه با جزیره ایستر به نام سالائی گومز (Sala-y-Gomez) که در ۴۰۰ کیلومتری شرق ایستر قرار دارد نیز جزء همان منطقه و استان بشمار میآید.
نزدیکترین جزیره مسکونی به ایستر جزیره پیتکیرن است که در ۲٬۰۷۵ کیلومتری (۱٬۲۹۰ مایلی) غرب ایستر قرار دارد. مساحت جزیره ۱۶۳٫۶ کیلومتر مربع و جمعیت آن ۳٬۷۹۱ نفر است (سرشماری ۲۰۰۲م). ۳٬۳۰۴ نفر از جمعیت جزیره در مرکز آن شهر هانگا روآ زندگی میکنند.
جزیره ایستر بویژه بخاطر تندیسهای ۴۰۰ ساله عجیب باستانی خود معروف است. به این تندیسها که در راستای کرانه دریا به خط ایستادهاند موآی گفته میشود.
]]
در هانگا روآ، یکی از کشتیهای تمرینی شیلیایی از پشت آن میگذرد.]]
ساکنان اولیه این جزیره ریشه پلی نزیایی دارند. (DNA گرفته شده از استخوانها نیز این را تایید می کند) و به احتمال قوی آنها از جزایر مارکوس و در 318 میلادی به این جزیره آمدند. (آزمایش کربن از نی های یافت شده در یک قبر این را تایید می کند). حدس زده شده که مهاجران اولیه که احتمالاً در دریا گم شده بودند، به تعداد کم (کمتر از 100نفر) و در چند قایق به این جزیره آمدند. در زمان ورود آنها بیشتر جزیره جنگلی و پر از پرندگان بوده. و شاید ممترین منطقه برای پروزش پرندگان در منطقه پلی نزیا بوده است. اولین بازدید کنندگان اروپایی این جزیره، سنتهای شفاهی ساکنان اولیه این جزیره را ثبت کردند. در این سنتها، جزیره نشینان ایستر ادعا کرده اند که یک فرمانده به نام "هوتو ما توآ" در یک یا دو قایق بزرگ به همراه همسر و خانواده اش به جزیره آمدند. در این افسانه و همچنین تاریخ دقیق سکونت اولیه این جزیره ابهام وجود دارد. ادبیات منتشره در مورد اولین سکونت جزیره 300-400 میلادی را عنوان می کند یا تقریباً زمانیکه اولین انسانها در هاوایی سکونت گزیدند. برخی دانشمندان دیگر معتقدند که جزیره ایستر تا زمان 700-800 میلادی مسکونی نبوده. ساکنان اولیه این جزیره به نظر می رسد که از غرب و از جزایر مارکوس آمده اند. این افراد با خود موز، سیب زمینی شیرین، نیشکر و گوش فیل آوردند. بر طبق افسانه های ثبت شده توسط مسیونر ها در دهه ۱۸۶۰ این جزیره دارای سیستم طبقاتی مشخصی بوده. یک شاه که دارای قدرت خدا مانند بوده، از زمان هوتو ماتوآ بر جزیره حکمرانی می کرده. قابل مشاهده ترین عنصر در فرهنگ این جزیره، تولید موآی حجیم و غول پیکر است که قسمتی از نیایش اجداد و نیاکان بوده است. موآی ها دارای ظاهری متحدالشکل می باشند که در کناره تمام ساحل بر پا شده اند و نشانگر اعمال حکومت مرکزی می باشد. علاوه بر خانواده سلطنتی، ساکنان این جزیره شامل کشیشان، سربازان و تجار بوده. آخرین شاه، به همراه خانواده اش به عنوان بردگان در دهه ۱۸۶۰ در معادن پرو مردند. پس ازآن شاه یک نشانه سمبلیک پیدا کرد.
قدیمی ترین نام شناخته شده این جزیره، Te Pito Ote Henua به معنی مرکز جهان بوده است. در دهه ۱۸۶۰، دریانوردان تاهیتی به جزیره نام Rapa Nui دادند به معنی راپای بزرگ و این به خاطر شباهت جزیره به یکی دیگر از اجزای پلی نزیا به نام Rapa Iti به معنی راپای کوچک بوده h. مشهورترین نام این جزیره یعنی ایستر(Easter) به خاطر اولین بازدید ثبت شده اروپاییان توسط Dutch Admiral بوده که در شنبه عید پاک 1722 اتفاق افتاده.
این جزیره در 3600 کیلومتری غرب شیلی واقع شده. جزیره ایستر یکی از جزایر مسکونی منفرد جهان می باشد. این جزیره تقریباً مثلثی شکل است و مساحت آن 6/163 کیلومتر مربع و جمعیتی بالغ بر 791/3 دارد. این جزیره متشکل از 3 کوه آتشفشانی می باشد.
در سال ۱۹۸۲ تقریباً 70% جمعیت جزیره ایستر راپانویی (ساکنان بومی پولینزی) بودند اما در سال ۲۰۰۲، راپانویی ها تنها 60% را تشکیل می دادند. شیلی های اروپایی نژاد 39% را تشکیل می دادند و 1% باقیمانده آمریکایی الاصل (شیلی) بودند. تراکم جمعیت در این جزیره، 23 نفر در هر کیلومتر مربع است.
مردم ایستر در طول تاریخ سیستم خط تصویری ویژه خود بوجود آوردند. دستنوشتههای آنها نیز مانند ابعاد دیگر جامعه دور افتاده و مرموزشان هنوز قابل فهم نیستند. هرگز روی جزیره بیش از ۷۰۰۰ نفر زندگی نکرده اند. حدودا بعد از سال 1600 م فرهنگ آنها به طور ناگهانی و با شدت رو به زوال نهاد.
مهمترین مظهر فرهنگی جزیره ایستر، موآی ها هستند که 288 تای آن روی سکوهای عظیمی به نام آهو، ایستاده اند. فاصله این سکوها از هم حدود یک و نیم مایل است. و یک نوار تقریباً سراسری به دور جزیره بوجود آورده. 600 موآی دیگرف که در مراحل مختلف تکامل هستند، در سرتاسر جزیره پراکنده اند. حتی در معادن و کنار جاده های قدیمی و کنار ساحل. بسته به اندازه و وزن موآی ها، تخمین زده می شود که بین 50 تا 150 نفر برای حمل آنها توسط غلطکهای چوبی و سورتمه روی آن نیاز بوده.برخی از موآی ها دارای کلاه یا تاجهای قرمز رنگی هستند که دلیل آن نامشخص است. ولی برخی از باستان شناسان می گویند که اینگونه موآی ها مفهوم آیینی خاصی داشتند و یا شاید برای یک طایفه یا خانواده بخصوصی مقدس بوده. مجسمه های عظیم یا موآی، در طی یک دوره کوتاه خلاقیت و فعالیت خرسنگی کنده کاری شده. بر طبق آخرین تحقیقات باستان شناسانی، 887 مجسمه سنگی یکپارچه در موزه و در جزیره شناسایی شده.
تقریباً در امتداد تمای خطوط ساحلی به جز ارونگو و پویکو پنینسولا می توانید سکوهایی به نام آهو را بیابید. اصل و منشا آنها به قربانگاههای قدیمی پلی نزیایی برمی گردد که به ابعاد بسیار بزرگتری توسعه یافته است. از 313 آهو باقیمانده تنها 125 تا از آنها یک موآی را حمل می کنند. آهویی که در تونگاریکی بزرگترین و بیشترین موآی را یعنی مجموعا 15 عدد دارد.
تعداد کمی مجسمه سنگی نه شبیه به موآی معمول از زیر خاک بیرون آورده شده. این مجسمه ها به طرز شدیدی فرسوده شده اند و شامل یک مجسمه زانو زده که دستانش روی زانوهایش است، قسمتی از یک مجسمه با دنده هایش که بصورت کاملاً مشخص کنده کاری شده و یک مجسمه بی سر می باشد.
یکی دیگر از مثالهای سنگی این جزیره دیوارهای مشهور در "ویناپو" (Vinapu) می باشد. که بدون استفاده از ملات ساخته شده و بدقت سنگها با هم چفت شده اند. این موضوع کاملاً شبیه دیوارهای تمدن اینکاها در پرو است.
تعداد 1233 خانه سنگی ما قبل تاریخ که "توپا" (Tupa) نامیده می شود، و "خانه مرغها" (Hare Moa) که بعدا بوجود آمد، برجسته ترین خانه های به جامانده در این جزیره است. خانه های سنگی حدود 6 متر عرض با ساختاری استوانه ای شکل و سقفی طاقدار می باشد. ورودی این خانه ها بسیار پایین است و وارد شدن تنها با سینه خیز رفتن امکان پذیر است. در سال ۱۸۸۲، آلمانها چند خانه را حفاری کرده و باقیمانده های انسانی در داخل خانه ها پیدا کردند. مردم محلی به آنها گفتند که این مکانها، استراحتگاه شاهان و روسای جزیره ایستر بوده اند. هر خانه دو حفره کوچک داشت. اگر روح یک دشمن از یکی از آنها وارد شد، روح مرحوم بتواند از دیگری فرار کند. نکته قابل توجه اینست که تعداد باقیمانده خانه های سنگی و موآی ها تقریباً نزدیک به هم است و این شاید به این معنی است که برای هر شخص که در یک خانه سنگی دفن می شده، یک موآی ساخته می شد. استفاده خانه های سنگی به عنوان قبر، به نظر می رسد که همزمان با تولید موآی و زوال نیایش اجداد و نیاکان متوقف شد. در طی آشفتگی قرن 18، به نظر می رسد که جزیره نشینان شروع به دفن مرده هایشان میان خانه های آهوس ( سکوی موآی) کرده اند و از خانه های سنگی به عنوان پناهگاه مرغها استفاده کردند.
جزیره ایستر، یکی از غنی ترین مجموعه هنر صخره ای در تمام پلی نزی را دارد. حدود 1000 سایت با بیش از 4000 سنگ نوشتهريا، فهرست شده اند. طرحها و نقشها به دلایل متنوعی تراشیده شده اند: برای خلق تتم ها (ارواح محافظ)، برای مشخص کردن قلمرو و یا برای به یادگار نگه داشتن یک شخص یا یک رویداد.
جزیره ایستر هم مانند همه جزایر پلینزی اولین بار توسط مهاجرین دریانورد اشغال شد. آنها از جزایر غربی میآمدند، قایقهای آنها از محصولات غذایی اصلی مثل سیب زمینی، همچنین خوک و سگ پر شده بود..
مهاجرین حدودا تا سال 1000 م به خوبی قادر بودند در خود نظمی ایجاد کنند که بتوانند در زمینه ساخت مجسمههای فراوان و صومعههای بیشمار برای احترام به خدایان، موفقیت داشته باشند. آنها یک سیستم تصویرنگاری نیز ابداع کردند. آنها بر روی قطعههای چوبی اشکالی مثل پرندگان، گیاهان، اشیاء زینتی (تشریفاتی) و اشکال هندسی حکاکی میکردند. روحانیان آنها احتمالاً برای نوشتن جزئیات تاریخ قبایل و سنتهای آنها، از همین دستنوشتههای روی چوب استفاده میکردند.
زمانی در حدود ۱۶۰۰ «دوران طلایی» پایان یافت. هنوز دلایل این امر کاملاً روشن نیست. قطع درختان جنگلی به منظور ایجاد زمینهای کشاورزی باعث کاهش باران گردید و احتمالاً میزان فراوردههای کشاورزی را کاهش داد. میزان درختان نیز برای ساخت قایقهای چوبی کاهش پیدا کرد. در اثر کم شدن قایق ها، تجارت ماهی با جزایر دیگر روز به روز سختر شد.
به خاطر تشدید بحران فوق، باندهای جنگجو که به سلاح نیزه مسلح بودند، تجاوز و ایجاد وحشت در جامعه را آغاز کردند. جمعیت به سرعت رو به کاهش گذاشت.
اولین گروه از اروپائیها در سال ۱۷۲۲م به جزیره میرسند. آنها با خود بردهداری و بیماری به ارمغان آوردند. تا پیش از سال ۱۸۶۲ م با شیوع بیماری آبله و حملات بردگان پرویی، جمعیت جزیره به ۱۰۰ نفر کاهش یافت. اگر تعداد بیشتری زنده میماندند، ممکن بود اطلاعات بیشتری درباره فرهنگی که باعث خلق آثار یادبود و بناهای اسرار آمیز شده بود. و سیستم نگارش جزیره، به دست میآوردیم.
جزیره ایستر به دست روسای قدرتمند قبیله اداره میشد. در طول دورهای که جزیره رو به زوال نهاده بود، یک سیستم عجیب برای انتخاب رئیس قبیله، بوجود آمد. قویترین جنگجویان تا جزایر همسایه، جایی که پرنده دریایی مهاجر، چلچله سیاه، تخم گذاری میکند، شنا میکردند. آنها به دنبال اولین تخم فصل، جزیره را جستجو میکردند. اولین جنگجویی که یک تخم پیدا میکرد به مدت یکسال رئیس قبیله میشد.
وجود یکی از دستخط های رمز ناگشوده جزیره ایستر که رونگورونگو (Rongorongo) نامیده می شود، توسط یک مسیونر فرانسوی در سال 1864 گزارش شده. در آن زمان ، چندین جزیره نشین ادعا می کردند که که می توانن آنرا بخوانند اما تمام تلاشها بی نتیجه ماند. با توجه به اینکه تنها یک قسمت کوچک از جمعیت باسواد بودند، رونگورونگو یک امتیاز حکومت کردن بر خانواده ها و کشیشان بوده است. از صد ها میز و صندلی و وسایل چوبی که رونگورونگو روی آن حکاکی شده، تنها 26 عدد سالم مانده و تمام آنها در موزه های سراسر دنیا است و هیچ کدام در جزیره نمی باشد. تمام تلاشها برای رمز گشایی این متن بی حاصل بوده. انجمن علمی حتی نمی تواند بگوید که آیا رونگورونگو یک شکل نوشتاری است یا نه. اگرچه افسانه ها می گویند که هوتوماتوآ میزهای اولیه را با خود به این جزیره برای اولین بار آورد، رونگورونگو احتمالاً از جزیره ایستر سرچشمه گرفته. همچنین اینگونه احتمال داده می شود که در معرض قرار گرفتن جزیره نشینان با نوشته های غربی در طی بازدید اسپانیایی ها در سال 1770 موجب شده تا آنها از شیوه حکومت و قانونگذاری آنها الهام گرفته و رونگورونگو را به عنوان یک ابزار مذهبی ایجاد کنند.